نقدِ نقدهای هایدگر بر سوژة دکارتی
Authors
Abstract:
خوانش رایج سوژة دکارتی، آن را بهمنزلة نقطة عطفی در«خودبنیادی» انسان درنظر گرفته است. بخش مهمی از فلسفة قرن بیستم به تأسی از هایدگر، بالاترین اهتمام خود را نقد سوژة دکارتی تعریف کرد؛ گویی سوژة دکارتی عامل اصلی انحراف مسیر فلسفه از لحاظ کردن وجود بماهو وجود بوده است. بسیاری منتقدان بحرانهای مدرنیته را مولود خودبنیادی سوژة دکارتی میدانند تا جایی که میگویند سوژة دکارتی نه تنها فلسفه بلکه بشریت را نیز منحرف کرده است. این مقاله میکوشد ضمن ارائة تقریری از نقد هایدگر و فیلسوفان متأثر از او، به نحوة تقویم سوژه دکارتی بازگردد و نسبت تأملات دکارتی را با بالقوگی، دوآلیته و خودبنیادی دریابد و نشان دهد با توجه به فقدان بنیادی سوژة دکارتی، نمیتوان چنین نقدی بر حقیقت سوژه نزد دکارت وارد کرد. در این میان متفکرینی بودهاند که خوانشی متفاوت از سوژة دکارتی داشتند؛ خوانشی که این سوژه را به نسیان وجود و بحرانِ خودبنیادی بشریت و... رهنمون نمیگردد. مقاله حاضر ضمن نقب زدن به مفهوم سوژه در یونان و تبار هلنی و عرفانی آن، خوانشهای مغایر با خوانش رایج سوژه دکارتی را مبنای کار قرار میدهد و نشان میدهد که سوژة دکارتی در حقیقت آن امرِ تهی است که امکان آزمودن حقایق را فراهم میآورد.
similar resources
دشواری نقد همدلانۀ هایدگر
هایدگر از جمله فیلسوفانی است که در زمانۀ ما محل توجه بسیاری افراد، اعم از فلاسفه و جامعه شناسان و ادیبان و سیاست مداران قرار گرفت، و این توجه در کشور ما، به دلایل مختلفی که مجال برشمردن آن ها نیست، دوچندان بوده است. همین امر وجود کتاب هایی را ایجاب می کند که با نثری ساده و روان به معرفی هایدگر برای اشخاص مختلفی بپردازند که لزوماً مطالعات فلسفی ندارند. کتاب مارتین هایدگر،ترجمۀ مجید مددی از این نو...
full textبررسی و نقد تعامل عِلّی نفس و بدن دکارتی
دیدگاه دکارت دربارة رابطة نفس و بدن بر اصولی همچون تفاوت جوهری و اتحاد ذاتی آن دو استوار است. دکارت معتقد است، حقیقت انسان، نه به بدن، بلکه به نفس اوست که ویژگی اساسی آن تفکر و آگاهی است. با وجود این آن دو با یکدیگر اتحاد داشته و رابطهای علّی دارند. دکارت برای تبیین رابطة نفس و بدن از غدة صنوبری، اتحاد بین نفس و بدن و گاهی نظریة توازی بهره میبرد. شش اشکال عمده بر...
full textنقدی بر اختیارگرایی دکارتی
همسازگرایی دیدگاهی است که میگوید دترمینسم منطقاً با اراده آزاد همساز است و اختیارگرایی به عنوان شاخهای از ناهمسازگرایی معتقد است در یک جهان دترمینیستی اراده آزاد امکان تحقق ندارد، ولی اراده آزاد محقق است؛ پس دترمینیسم نادرست است. آیا دکارت یک اختیارگراست؟ از این جهت که دوگانهانگاری این امکان را به «خود» میدهد تا علتی ورای علتهای دیگر باشد، احتمالا او یک اختیارگراست. با وجود این خواهیم گفت،...
full textMy Resources
Journal title
volume 11 issue 1
pages 71- 96
publication date 2020-08-22
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023